:: Blogger :: Home :: Archives :: Contact ::


Sunday, April 28, 2002
هنوز نشده!!!
سام (مخفف سلامه! براي اينكه بهتون نشون بدم چقدر بي حوصله شدم!!!) چه حالي؟ چه احوالي؟؟ دهن ما اينجا داره سرويس ميشه! بذارين بهتون بگم.. . يه شخصيتي پيدا شده كه قدر است با پنج دقيقه نشستن پشت كامپيوترتان كاري كند كه شما بعد پنج ساعت ور رفتن باهاش نتونين درستش كنيد و بعدش هم كه مي خواهيد Format كنيد متوجه مي شويد كه اينقدر Error رو دستگاهتون هست كه تنها راهش Fdisk مي باشد!!! بله! چنين موجودي وجود دارد و خودم داشتم ديروز با شاهكارش دست و پنجه نرم مي كردم!! آيا تا به حال ديده بوديد كه به صورت مجازي سخت افزاري روي دستگاه شما نصب شده باشد كه هم با CDROM و هم با Floppy Disk و هم با كارت شبكه اختلال داشته باشد!؟!؟!!! بله قربان! اين يكي از شاهكارهاي ايشوون بود!!! شاهكاري كه نظيرش را هيچ جا نمي بينيد!!!
آره ديگه ما اينجا سرويس مي شيم اوونوقت شماها مياين و وب لاگ مي نويسين!؟!؟؟ پس هم دردي كجا رفته!؟!! به هر حال براي امروز هم خودمو راحت كردم براتون معاني اسم ماشينها رو گير آوردم كه در زير خواهيد خواند:

AUDI : Another Ugly Deutsche Invention

BMW : Brings Me Women

FIAT : Failure in Italian Automotive Technology

FORD : Fix or Repair Daily

HYUNDAI : Hope You Understand Nothing's Driveable And Inexpensive...

SUBARU : Screwed Up Beyond All Repair Usually

VOLVO : Very Odd Looking Vehicular Object

PORSCHE : Proof Of Rich Spoiled Children Having Everything

مخلصات

: #

--------------------------------------------------------------


Wednesday, April 24, 2002
حسش نيست!
شايد دقت كردين كه چند وقتيه كه ديگه فقط اينجا يه سري Copy / Paste مي بينين! البته بايد حقيقتا گفت كه همين كپي ها خودش هزرابار ارزش خوندن رو داره! چون من كه مثل اين سامان نيستم كه دري وري بنويسم! مي رم مي گردم چهارتا چيز درست و حسابي گير ميارم! ولي حقيقتش اينه كه حسش نيست! نه وقت نوشتن دارم و نه اينكه مغزم (مغز؟؟؟ مغز؟!! عجب؟؟!!!؟!) ميكشه كه چيزي بنويسم! فكر كنم همش از اثرات خستگيه! گهگاهي فكر مي كنم كه آدم اگر خودش بخواد هيچوقت خسته نمي شه! ولي بعضي وقتها هم با اين حقيقت تلخ كه زندگي بعد از مدتي يكنواخت مي شه روبرو مي شم و كلي حالم گرفته مي شه!!! البته من زود حالم جا مياد ولي اگر يه بار هم زود جا نياد يه چند روزي جون به جونم كنيد بد خلقم! به يه من عسل كه هيچ!!! با يه تن عسل هم حتا يه گرگ گرسنه نمي تونه منو بخوره!!!
آلان هم از اين روزاست! هر كاري مي كنم حالم جا بياد نمي شه! شروع كردم سناريو نوشتن.. نشد! شروع كردم كه به كتاب خوندن.. بازم نشد!! شروع كردم به بازي هاي كامپيوتري.. بازهم نشد!!! خلاصه بسكتبال و گردهمايي با دوستان و غيره هم جواب نداد!!!! دقيقا حسش نيست!
حالا علي الحساب چون مي خواستم حالم جا بياد بازم به دنبال موضوع براي نوشتن بودم و بالاخره يه متن براي كپي كردن پيدا كردم كه براتون مي ندازمش اين پايين! برين حال كنين!!!

The man discovered WEAPONS and invented HUNTING,
the woman discovered HUNTING and invented FURS.


The man discovered COLOURS and invented PAINT,
the woman discovered PAINT and invented MAKEUP.


The man discovered the WORD and invented CONVERSATION,
the woman discovered CONVERSATION and invented GOSSIP.


The man discovered GAMBLING and invented CARDS,
the woman discovered CARDS and invented WITCHERY.


The man discovered AGRICULTURE and invented FOOD,
the woman discovered FOOD and invented DIET.


The man discovered FRIENDSHIP and invented LOVE,
the woman discovered LOVE and invented MARRIAGE.


The man discovered WOMEN and invented SEX,
the woman discovered SEX and invented HEADACHES

مخلص همگی

: #

--------------------------------------------------------------


Tuesday, April 23, 2002
بزرگترين گنجينه علوم كامپيوتري!
مدتها بود كه توي اين اتاق كامپيوتر ما كسي رفت و آمد نمي كرد! مدتها بود كه روي server يه لايه بزرگ خاك نشسته بود! مدتها بود كه اين اتاق متروك جاي پاي آدمي در خود نديده بود! تا امروز!!!! امروز اتفاقا در اين اتاق باز شد و در كشويي دور افتاده كتاب كهنه و خاك گرفته اي نمايان گرديد! اين كتاب ناب و عتيقه و در گرانبها كتابي بود آموزشي در علوم كامپيوتر از نشريات كانون نشر علوم كه مدتها در اين اتاق حبس شده بود! تصميم بر اين شد كه كتاب خاكگيري شده و مطالعه گردد شايد كه روزي به درد بخورد! حاشا و كلا كه چه بس در اشتباه بوديم كه اين نشر بود گنجينه اي از دانش!
خب بسه ديگه !!! لازم نيست زياد ادبي صحبت كنيم ! بهتره كه به اصل مطلب بپردازيم! براي اينكه حتما اين كتاب را خريداري نموده و فيض ببريد نكته هاي بسيار مهمي از فرازهاي كتاب آموزشي Windows2000 Professional را برايتان نقل مي كنم!!!!
نكات مهم عبارتند از: (به نقل كلمه به كلمه از كتاب)
آزمون اول: تمام ابزارهاي كامپيوتر خود را بايد به چيز متصل نماييد؟
جواب: به يك كابل برق!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

نكته اي در مورد بازي Freecell
كليد Freecell (براي بازي هاي اورژانسي) – احتمالا نجات دهنده جان شما و يا همكارتان مي باشد!!!!!

بازي ها كجا مخفي شده اند؟
اگر به حد كافي سخت نگاه كنيد تمامي انواع بازي ها را براي تمام انواع افراد خواهيد يافت. بازي هاي استراتژي .. . بازي هاي تخته اي وجود دارند. نامش را شما بگذاريد. (لطفا يكي اين جمله را براي من ترجمه كند.. منظورم به زبان فارسي ترجمه كند!!!)

گرفتن چيزها از اينترنت
يقينا چيزهاي زيادي بر روي اينترنت موجود مي باشد. چيزهايي براي انجام دادن. چيزهايي براي ديدن. چيزهايي براي برداشتن...( احتمالا چيزهاي ديگر بسسياري هم موجود مي باشد مثلا براي خوردن. گوزيدن يا گاييدن!!!!)

به كارگيري شبكه محلي
شبكه ها شما را قادر مي نمايند كاري را بكنيد كه معلم كودكستانتان به شما آموخت كه بايد هميشه انجام دهيد! (والا من معلم كودكستانم يه زماني دكتراي CISCO و MCSD و غيره داشته ! شماها رو نمي دونم!!!!)

در مورد Administrator
سرپرست همانند رييس. كارفرما. پنير بزرگ مي باشد!!! (احتمالا بقيه كاربر ها موش هستند كه دنبال پنير مي گردند!!!!)

در مورد فونت ها
فونتها مي توانند همانند جورابهاي كهنه در يك كشو در كامپيوتر شما انباشته شوند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

در مورد اينترنت
اينترنت محل آخرين ديوانگي هاست. و بلندترين و آخرين آنها MP3 ديوانه است!!!! (والا از اين ديوونه ها تو دنيا مثل اينكه خيلي زياد شده!!!! مثل نقل و نبات همه جا ريخته!!!)

تعريف MP3 از ديدگاه نويسنده!
تعريف: MP3 چيست؟ چه كسي اهميت مي دهد؟ نكته اين است كه اگر MP3 را به خطر بسپاريد مي توانيد به سادگي به يك صفحه وب MP3 برسيد!!!! (چه خرهايي بوديم ما كه تا حالا از موتورهاي جستجو استفاده مي كرديم!!!)

خب ديگه براي امروز بسته! براي دفعه ديگه نحوه استفاده از چرخ گوشت را توضيح مي دهم!!!

سامان جون حتما اين كتاب را بخواهد… براي شبكه Wireless شون خوبه!!!

مخلصات

: #

--------------------------------------------------------------


Monday, April 22, 2002
خبرهای علمی روز
باز هم تحقيقاتی انجام شده که نتايج آن را در ذیل مشاهده می فرماييد!
To make a woman happy, all you have to do is to be
1. a friend
2. a companion
3. a lover
4. a brother
5. a father figure
6. a teacher
7. an educator
8. a cook
9. a gardner
10. a carpenter
11. a driver
12. an engineer
13. a mechanic
14. an interior decorator
15. a stylist
16. a sex therapist
17. a gynaecologist/obstetrician
18. a psychologist
19. a psychiatrist
20. a therapist
21. a good father
22. a gentleman
23. well organised
24. tidy
25. very clean
27. athletic
28. affectionate
29. affable
30. attentive
31. ambitious
32. amenable
33. articulate
34. bold
35. brave
36. creative
37. courageous
38. complimentary
39. capable
40. decisive
41. intelligent
42. imaginative
43. interesting
44. prudent
45. patient
46. polite
47. passionate
48. respectful
49. sweet
50. strong
51. skilful
52. supportive
53. sympathetic
54. tolerant
55. understanding
56. someone who loves shopping
57. someone who doesn't make problems
58. someone who never looks at other women
59. very rich

AT THE SAME TIME, YOU MUST PAY ATTENTION TO
MAKE SURE YOU:
60. are neither jealous nor disinterested
61. get on well with her family, but don't
spend more time with
them than with her
62. give her her space, but show interest and
concern in where she goes

ABOVE ALL IT IS VERY IMPORTANT TO:
63. Not forget the dates of:
* anniversaries (wedding, engagement, first
date...)
* graduation
* birthday
* menstruation

>However, even if you observe the above
instructions perfectly, you are not
100% guaranteed that she will be happy, as she
could one day feel overcome
with the suffocating perfection of her life
with you and run off with the
first wild bastard-bohemian-drunk-bon viveur
she meets...

HOW TO MAKE A MAN HAPPY

1. Let him have sex with you

خب برای امروز هم بسه!

مخلص

: #

--------------------------------------------------------------


Saturday, April 20, 2002
اي بابا!!!
خوشم مياد ملت كم نميارن! و از اين همه بيشتر خوشم مياد كه ملت با هم درگير ميشن! ها ها ها!!! تازه من نمي فهمم اين سامان مثل اينكه ارامش نداره! بابا دو سه روزه كاري به كارت ندارم! تو به دهن من چيكار داره كه هي مي خواي سرويسش كني؟ مگه تو كار و زندگي نداري؟
در ضمن به اطلاع همگان مي رسانم كه اين سامان يه چند وقتيه كه از تيمارستان فرار كرده و به قبايل آفريقايي پيوسته! از يابنده درخواست ميشه كه سريعا او را به مقامات مربوطه تحويل دهد!

مخلص همگي

: #

--------------------------------------------------------------


Wednesday, April 17, 2002
آموزش علمي!
بله قربان! ما تو دور و وري هامون يه عالمه دانشمند و محقق و پروفسور و از اين جور آدما داريم! اينم آخرين تحقيقاتمون از يكي از دانشمنداني كه لطف نمودند اطلاعات خودشوونو در اختيار ما به منظور اطلاع رساني عمومي قرار داده اند.

Sex is the most practical and funniest way of losing
weight. Look how many calories you can burn:
TAKING OFF THE CLOTHES
With her agreement.......................... 12 cal
Without her agreement.......................187 cal
TAKING OFF THE BRA
With both hands...............................8 cal
With one hand................................12 cal
With the mouth...............................85 cal
PUTTING ON THE CONDOM
With erection................................ 6 cal
Without erection............................315 cal
FOREPLAY
Trying to find the clitoris.................. 8 cal
Trying to find G spot........................92 cal
Without caring at all........................ 0 cal
WHEN "DOING IT"
Holding her up...............................12 cal
Just on the floor............................ 8 cal
POSITIONS
Daddy-mummy...................................2 cal
69 laying.....................................8 cal
69 standing up..............................112 cal
Trolley.....................................216 cal
Italian chandelier..........................912 cal
HAVING AN ORGASM
Real........................................112 cal
Fake.......................................315 cal
POST ORGASM
Staying in bed...............................18 cal
Jumping off the bed..........................36 cal
Figuring out why she jumped off the bed.....816 cal
GETTING THE SECOND ERECTION
Between 16 and 19 years of age...............12 cal
From 20 to 29................................36 cal
From 30 to 39...............................108 cal
From 40 to 49...............................324 cal
From 50 to 59...............................972 cal
Over 60................................... 2916 cal
PUTTING ON THE CLOTHES
Quietly......................................32 cal
Being in a hurry.............................98 cal
With her husband opening the door..........1218 cal

مخلص همگي

: #

--------------------------------------------------------------


Tuesday, April 16, 2002
دوباره راه افتاد!!!!!!
هان؟ چي فكر كردين؟ كه ما مرديم!؟؟!! نخير.. اين حرفا نيست! يكي دو روزه به هيچكي هيچي نمي گيم هركي هرچي مي خواد براي خودش ميذاره و ميگه و مي بافه و..!!!!! اولا شعر و موضوعات از اين قبيل در تخصص شخص خود بنده است! تا چشم حسود بتركه و از حدقه بزنه بيرون! دوما كي به شما گفته كه از اين كارا بكنبن؟ فكر كردين مي تونين به پاي اشعار ما برسين!؟ نخير! نمي رسين!

راستي؟ يه سئوال دارم؟ كي ميدونه Roleplaying Game چيه و به چه دردي مي خوره!؟ در مورد بازي هاي كامپيوتري نمي گم! اوونا كه Roleplaying واقعي نيستن! در مورد اصليش ميگم! به هرحال بهتون پيشنهاد مي كنم كه اگر هم نمي دونين كه چيه برين اينجارو يه نيگاه بندازين ضرر نداره! بعدش هم بگم كه از ول گردي توو خيابونا خيلي بهتره. در ضمن شخص خود بنده پانزده سال است كه به اين بازي مشغول هستم و با تمام شلوغي وقتم بازم وقت اين بازي رو پيدا مي كنم (حدودا چهار تا پنج ساعت روزهاي جمعه). يه چندتايي هم دارم و از روي اينترنت هم ميشه يه عالمه پيدا كرد. برين يه نگاهي به توضيحات بندازين. فقط بهتون بگم كه اين بازي سرعت فكر كردن و قدرت خلاقيت من يكي رو كلي زياد كرده چه برسه به شماها!!! تازه خودتون بگين كدومتون مي تونه ادعا كنه كه با Millenium Falcon (سفينه Han Solo در فيلم جنگ ستارگان) مسابقه داده و برنده شده؟؟؟ يا كدومتون تا حالا در پايگاه سياره مريخ ماموريت انجام داده يا تو شهر New York در سال 2021 به دنبال Cyborg هاي فراري بوده؟ هان؟ كدومتون؟؟ بدي نيست كه شما هم يه سرگرمي جديد پيدا كنيد! والا از ول گردي تو شهر تهروون و ترافيكش خيلي بهتره!
اگر هم سئوالي داشتين مي تونين با من تماس بگيرين!!!

مخلصات

: #

--------------------------------------------------------------


Monday, April 15, 2002
يكي از اوون يكي بدتر
يه چند روزيه كه اين داداشمون سامان خيلي خوش به حالش شده! هي بهش هيچي نمي گيم و اوونم براي خودش خوش مي گذرونه! ولي خب فعلا نمي خوام بهش گير بدم.. يه خورده خوش به حالش بشه و شادي كنه! فعلا جريان چيز ديگريه!
خب تا حالا حتما داستان اون ياره معماره رو شنيدين كه براي خودش يه سنگ تو ساختمون كار ميذاشت كه هر وقت بخواد بتونه اون ساختمونو يهو خراب كنه! به طرز غريبي اين كار مثل اينكه تو اين دوره زمونه مد شده! ملت كه يه كاري مي كنن براي خودشون توش صد تا سوراخ سمبه قايم مي كنن كه با عملياتي موزيانه بتونن پاتكهاي حياتي بزنن!
چند وقتي بود يكي از دوستان بنده هي نق و نوق ميكرد كه پسوردهاش هي لو مي رن و يكي همش مياد اوونو تو اينترنت آزار مي ده و از اين حرفا.. منم بهش پيشنهاد كردم يه بار تمام پسوردهاشو عوض كنه و بعدش سريعا دستگاه رو Format كرده و از نو نصب كنه! چون مي دونستم كه يه فايلهاي موزيانه اي وجود دارند كه از طريق ضدويروس هم پا بشو نيستن كه نيستن! اونم قبول كرد و موضوع تموم شد..!
دو روز بعد دوباره ديدم صداش در اوومده كه من بيچاره شدم و بد بخت شدم و اين حرفا! پرسيدم چي شده؟ گفت هنوز حملات ادامه داره! كار به جايي رسيده كه كامپوترشو براش خاموش مي كنه و برنامه هاشو باز و بسته مي كنه! گفتم خب بابا برو از دستگاه يه نفر ديگه پسوردهاتو عوض كن و بعدش دوباره بساط Format رو به راه كن! بازم گفت باشه و رفت تا چند روز بعد كه دوباره ديدم داره اشك مي ريزه! ديدم فايده نداره! كار به جاهاي باريك كشيده! بايد خودم دست بكار بشم!!!!
رفتم خوونشون! كلي هم ابزار و آلات با خودم برده بودم! با هزار كلك اشكال رو يافتم! دقيقا حق با من بود! يه فايل موزي تو كامپيوتر دوست بنده داشت براي خودش ول مي چرخيد! با هزار كلك ديگه اون فايل رو از بين بردم و پرسيدم تازگي با شخص جديد و ناشناسي چت مي كني؟ گفت نه! گفتم ويندوز رو خودت نصب كردي؟ گفت نه!! گفتم كي؟ گفت طرف از اقوام است!!!!! ها ها!!! موضوع لو رفت. فاميل دوست بنده موزي از آب در اوومده بود!
يه سري توصيه ايمني رو جدي بگيريد!
- اولا حتما ياد بگيريد كه خودتون اين ويندوز بي صاحاب رو نصب كنيد!
- دوما تو اين مملكت فعلا به هيچ وجهي سراغ Windows XP نريد!!
- سوما حتما ياد بگيريد كه خودتون اين ويندوز بي صاحاب رو نصب كنيد!
- چهارما يه كمي خودتون هم موزي گري ياد بگيريد بد نيست!
- پنجما حتما ياد بگيريد كه خودتون اين ويندوز بي صاحاب رو نصب كنيد!
- ششما به افراد نزديك اصلا اطمينان نكنيد!
- هفتما به سامان اصلا به هيچ وجهي اطمينان نكنيد!
- هشتما حتما ياد بگيريد كه خودتون اين ويندوز بي صاحاب رو نصب كنيد!
- نهما اگر قراره دوست پسر يا دوست دخترتون براتون ويندوز نصب كنه بدونين كه يه موزي گري توش داره!
- دهما حتما ياد بگيريد كه خودتون اين ويندوز بي صاحاب رو نصب كنيد!

چاكر همگي

: #

--------------------------------------------------------------


Saturday, April 13, 2002
مي خواهي بر فراز طبيعت تاريك پرواز كني؟
مي خواهي كه از عمق تاريكي
چشمانت را در نور پاك باز كني؟
آيا مي خواهي؟ جواب بده!
به فرياد جواب دادم: - آري مي خواهم!
پس دستش را باز كرد و با گوشه اي از شنلش
كه در خود تمام ناپديده هاي زمين را پنهان كرده بود
با انگشت به پيشاني من زد و من مردم.

Charles Baudelaire

: #

--------------------------------------------------------------


Wednesday, April 10, 2002

Etat d�Ame
Est-ce que vous vous �tes d�j� emmerd� � ne pas savoir quoi faire? Non? Eh bien moi si! Et je peux vous dire que c�est vraiment chiant comme pas possible! Depuis quelque temps j�ai l�esprit trop occup�, je n�arrive pas � refl�chir et je m�emmerde � mourir. Tout vas trop vite, tout est trop confus. Je n�ai m�me pas le temps de faire mon travail et je n�arrive m�me plus � refl�chir. �a c�est pas bon et je dois changer beaucoup de chose. Mais je sais que la fatigue ne me laisse pas trop de temps. L�esprit fatigu� ne peut pas faire de bons d�cisions et moi je le suis!

Le ciel est pardessus le toit,
Si bleu, si calm!
Un arbre pardessus le toit,
Berce sa palme.

La cloche dans le ciel qu�on voit
Doucement tinte,
Un oiseau sur l�arbre qu�on voit,
Chante sa plainte.

Mon Dieu, mon Dieu la vie est l�.
Simple et tranquille.
Cette paisible rumeur-l�.
Vient de la ville.

Qu�as-tu fait, o toi quoi voil�
Pleurant sans c�sse.
Dis, qu�as-tu fait, o toi que voil�
De ta jeunesse?

P. Verlaine



: #

--------------------------------------------------------------


Monday, April 08, 2002
جاسوس سامان جوون پيدا شد!
با تحقيقات بسيار در مورد اينكه جاسوس سامان جوون كيست و از كجا آمده محققان ما مداركي به دست آوردند كه به شرح زير آمده:
اين شخص كه از كودكي (عكس 1) به كارهاي جاسوسي علاقه داشته در نوجواني در گروهاي شورشي (عكس 2) تيمهاي فوتبال شركت ميكرده. سپس با تلاش بسيار وارد نيروهاي پليس انگلستان شده (عكس 3) و پس از مدتي به درجه محافظ رئيس جمهور آمريكا رسيده (عكس 4). مدتها بعد تصميم مي گيرد كه به پست رياست جمهوري را تصاحب كند كه از اين رو براي خود تبلغات فراواني راه مي اندازد (عكس 5). ولي با روبرو شدن مخالفت سازمان ضد جاسوسي آمريكا تنها به پست رياست سازمان جاسوسي آمريكا (عكس 6) مي رسد. ولي او كه علاقه زيادي به عمليات داشت خود وارد صحنه كار مي شود (عكس 7) و در اين راستا آموزشهايي براي رام كردن حيوانات مي بيند (عكس 8). در ماموريت خود در مصر با سامان جوون آشنا شده (عكس 9) و بالاخره اين دو تصميم به همكاري ميگيرند. تازه ترين خبر از او عكسي است كه از او و سامان جوون در مراسم جشن 4 جولاي در باغ كاخ سفيد گرفته شده است (عكس 10).

همچنين به اطلاع مي رسانم كه با اين جاسوس به دليل چاپ اسكناس تقلبي (عكس 11) هم اكنون در زندان به سر مي برد.

: #

--------------------------------------------------------------


Sunday, April 07, 2002

--------------------------------------------------------------


Saturday, April 06, 2002
دنيا کوچيکه...!!!
بعله قربان خيلی هم کوچيکه!!! همين چند لحظه پيش جاسوس اين سامان با هام داشت چت می کرد که غلط کرده و اين حرفا!!! خدا خودش می دونه که من اگر شاکی بشم خود خدا هم جلودارم نيست!!! حالا نمی دونم اين دختره رو سرشو زير آب بکنم يا نه!! مي سپارم به خودتون!!!

نظراتتونو برام بنويسين!!!

: #

سامانورسوفرني!
والا ما يه چند روزي نبوديم! جاتون خالي رفتيم شمال و كلي حال و حول كرديم و برگشتيم. بعدش هم يه چندتا عيد ديدني و اين حرفا و امروز روز اول كاري خدمت شما هستيم! ولي متوجه شدم كه در غياب من اين پسره سامان با يكي از دوستان ما هم دست شده و بساط سخن وراني راه انداخته و هرچي دلش خواسته گفته! جالب اينكه اين آقا كه خود هيچگونه خلاقيتي در مخش (مخ؟؟؟) وجود ندارد شروع به داستان سرايي نموده: كه بنده آلزايمر دارم و اين حرفا! براي ياد آوري به اين دوست قديمي كه خبرها را به سامان جوون مي رساند بايد بگم كه اولا اووني كه آلزايمر داره من نيستم! همون همسر بنده است و جناب آقايي كه هردومون ميشناسيمش و در اينجا ازش نام نمي برم! خلاصه بگم بعدش هم در همينجا اعلام مي كنم كه تمامي اين شايعات ناشي از يك نوع مريضي به نام سامانورسوفرني است كه مجموعه اي از مريضي هاي بسيار خطرناكي است كه بر روي اعصاب و روان افراد تاثير مي گذارد. اين مريضي كه از لايروفرني و سندروم خاليبندروكينوز تشكيل شده موارد حاد و خطرناكي است كه اين دو دوست ما به آن مبتلا شده اند. در اين راستا من براي شما عكسي از همسرم براتون ميذارم كه همتون از حسودي چشماتون بزنه بيرون! اين عكس در روز عروسيم گرفته شده.
در ضمن مداركي به دست آمده كه از اينترپل گرفته ايم و نشان دهنده وضعيت اين سامان است. و در آخر براي آگاهي بيشتر شما ليستي از خدمات شركت اين شخص در اختيار شما قرار داده مي شود:
خدمات لوازمات جانبي كامپوتري
خدمات تلفن هاي انترنتي در شركت
وضعيت هميشگي سرور اين شركت

با اميد اينكه ديگر گول اين گونه افراد را نخوريد و هميشه در زندگي موفق باشيد.

: #

--------------------------------------------------------------


:: Blogger :: Home :: Archives :: Contact ::