:: Blogger :: Home :: Archives :: Contact ::


Tuesday, April 12, 2011
مرگ یک وبلاگ پس از ده سال!!!!!

: #

همه چی فيلتر شده...

دلم برای خودم تنگ شده... دلم برای اینجا هم تنگ شده...

: #

--------------------------------------------------------------


Friday, June 25, 2010
يکي از همه جا! همينجوری گرفتم ديگه!!! اين از اثرهای موبايلهای دوربين داره!!! انگار کرم مياره که از در و ديوار عکس بگيری!!!








: #

--------------------------------------------------------------


Wednesday, April 14, 2010
با تشکر از ايميل يکي از دوستان!!!

A Great JAPANESE Proverb:
"If one can do it, U too can do it,
If none can do it, U must do it."

&

Its IRANIAN Version:
"If one can do it, let him do it.
If none can do it, why waste our time on it!!!!"


براي اينکه تشخيص دهيد کارمندان جديد را بهتر است در کدام بخش به کار بگماريد، مي توانيد به ترتيب زير عمل کنيد:
400 عدد آجر در اتاقي بگذاريد و کارمندان جديد را به آن اتاق هدايت نماييد. آنها را ترک کنيد و بعد از 6 ساعت بازگرديد. سپس موقعيت ها را تجزيه و تحليل کنيد:

o اگر دارند آجرها را مي شمرند، آنها را در بخش حسابداري بگذاريد.

o اگر از نو (براي بار دوم) دارند آجرها را مي شمرند، آنها را در بخش مميزي بگذاريد.

o اگر همه اتاق را با آجرها آشفته کرده اند، آنها را در بخش مهندسي بگذاريد.

o اگر آجرها را به طرزي فوق العاده مرتب کرده اند، آنها را در بخش برنامه ريزي بگذاريد.

o اگر آجرها را به يکديگر پرتاب مي کنند، آنها را در بخش اداري بگذاريد.

o اگر در حال چرت زدن هستند، آنها را در بخش حراست بگذاريد.

o اگر آجرها را تکه تکه کرده اند، آنها را در قسمت فناوري اطلاعات بگذاريد.

o اگر بيکار نشسته اند، آنها را در قسمت نيروي انساني بگذاريد..

o اگر سعي مي کنند آجرها ترکيب هاي مختلفي داشته باشند و مدام جستجوي بيشتري مي کنند و هنوز يک آجر هم تکان نداده اند، آنها را در قسمت حقوق و دستمزد بگذاريد.

o اگر اتاق را ترک کرده اند، آنها را در قسمت بازاريابي بگذاريد .

o اگر به بيرون پنچره خيره شده اند، آنها را در قسمت برنامه ريزي استراتژيک بگذاريد.

o اگر بدون هيچ نشانه اي از تکان خوردن آجرها با يکديگر در حال حرف زدن هستند، به آنها تبريک بگوييد و آنها را در قسمت مديريت قرار دهيد

: #

--------------------------------------------------------------


Thursday, January 28, 2010

depuis bien longtemps je n'avais pas lu et entendu quelque chose pareille!!!

Artiste: Renaud
Chanson: Chanson Pour Pierrot

T'es pas né dans la rue
T'es pas né dans l' ruisseau
T'es pas un enfant perdu
Pas un enfant d' salaud,
Vu qu' t'es né dans ma tête
Et qu' tu vis dans ma peau
J'ai construit ta planète
Au fond de mon cerveau.

Pierrot, mon gosse, mon frangin, mon poteau,
Mon copain tu m' tiens chaud.
Pierrot.

Depuis l' temps que j' te rêve,
Depuis l' temps que j' t'invente,
De pas te voir j'en crève
Et j' te sens dans mon ventre.
Le jour où tu ramène,
J'arrête de boire : promis,
Au moins toute une semaine,
Ce s'ra dur, mais tant pis.

Pierrot, mon gosse, mon frangin, mon poteau,
Mon copain tu m' tiens chaud.
Pierrot.

Qu' tu sois fils de princesse,
Ou qu' tu sois fils de rien,
Tu s'ras fils de tendresse,
Tu s'ras pas pas orphelin.
Mais j' connais pas ta mère :
Je la cherche en vain.
Je connais qu' la misère
D'être tout seul sur le ch'min.

Pierrot, mon gosse, mon frangin, mon poteau,
Mon copain tu m' tiens chaud.
Pierrot.

Dans un coin de ma tête
Y'a déjà ton trousseau :
Un jean, une mobylette
Une paire de Santiago.
T'iras pas à l'école,
J' t'apprendrai les gros mots.
On jouera au football,
On ira au bistrot.

Pierrot, mon gosse, mon frangin, mon poteau,
Mon copain tu m' tiens chaud.
Pierrot.

Tu t' lav'ras pas les pognes
Avant d' venir à table.
Et tu m' trait'ras d'ivrogne
Quand j' piquerai ton cartable.
J' t'apprendrai des chansons
Tu les trouveras débiles.
T'auras p't' être bien raison
Mais j' s'rai vexé quand même.

Pierrot, mon gosse, mon frangin, mon poteau,
Mon copain tu m' tiens chaud.
Pierrot.

Allez viens mon Pierrot,
Tu s'ras l' chef de ma bande.
J' te r'filerai mon couteau,
J' t'apprendrai la truande.
Allez viens mon copain,
J' t'ai trouvé une maman :
Tous les trois ça s'ra bien
Allez viens, je t'attends.

Pierrot, mon gosse, mon frangin, mon poteau,
Mon copain tu m' tiens chaud.
Pierrot.

: #

--------------------------------------------------------------


Tuesday, December 29, 2009
امروز آخرين روز کاری من در شرکت بود! ديگه رفتم برای خودم کار و کاسبي راه بياندازم! هووورررااااا....

: #

--------------------------------------------------------------


Saturday, December 19, 2009
اين هفته ديگه هفته آخر کاری منه! البته قاعدتا بايد هفته ديگه هم برم سر کار ولي مرخصي گرفتم خونه بخورم و بخوابم!!! کاملا هيجان آوره!!!

: #

--------------------------------------------------------------


Wednesday, December 16, 2009
خب... کار جديد من به عنوان طراح داره ديگه به طور جدي شروع ميشه! به زودی هم فکر مي کنم که بتونم يه چندتا کار جدی بگيرم و بالاخره بتونم کار و کاسبي راه بندازم. برای اولين بار از کاری که دارم مي کنم صد درصد راضي هستم و کلي هم شوق دارم که کارم راه بيافته! جالب اينکه حتي اگر هم راه نيافته و يا حتي درآمد نسبت به زحمتش زياد نباشه بازم از اينکه دارم کار مورد علاقه ام رو انجام ميدم خوشحالم!

بالاخره دارم کاری مي کنم که وقتي که براش ميذارم بهم لذت ميده
Jean-Jacques Rousseau, Lettres à Monseigneur de Beaumont (1762) :

« Or l’idée de création, l’idée sous laquelle on conçoit que, par un simple acte de volonté, rien devient quelque chose... »

: #

--------------------------------------------------------------


Saturday, December 05, 2009
خب! يه دوربين خفن گرفتم برای کارم! البته هنوز يه دوربين حرفه ای نيست ولط در حد يه دوربين حرفه ای داره کار مي کنه و عکسهای بسيار خوبي مي گيره و حسابي شفاف هستش! يه سری عکس هم توی photoblog خودم گذاشتم... نظر بدين خوشحال ميشم!

: #

--------------------------------------------------------------


Monday, November 30, 2009
خب، خب، خب... بالاخره از سر اين کاری که دارم هم دارم ميام بيرون (تا آخر اين ماه فقط هستم) و اينکه خودم برای خودم شرکت زدم و کار ميگيرم... بالاخره خودم شدم رئيس خودم! در هر حال بد نيست که بدونيد که افتادم توی کار تبليغات... عکاسي صنعتي، طراحي و چاب کاتالوگ و بروشور و کليه کاره های طراحي داخلي منزل و اجرا... چندتا کار ديگه هم دارم راه مي اندازم که به زودی خبر اوونا ر هم ميذارم...
ديروز اولين پروژه کاری رو گرفتم و فردا بايد برم برای فيلم برداری و عکس از يه پروژه عمراني و دولتي!!! به هر حال اگر کاری توی اين مايه ها داشتين مي تونيد به من رجوع کنيد! مطمئن باشيد يکي از قوی ترين تيمهای کاری در اين زمينه رو در اختيار خواهيد داشت!
...
...
...

خوشبختانه همه خواننده های اين وبلاگ تلفن تماس منو دارن!

: #

--------------------------------------------------------------


Sunday, November 15, 2009
يکي از يه بار پرسيد چرا هيچوقت رنگ comment رو عوض نمي کنم؟ جواب دادم که منو ياد گذشته مي اندازه... ياد وقتي که تازه وبلاگ نويسي رو شروع کرده بودم...
امروز... همين آلان... فهميدم چقد اين comment برای من ارزش داره که هنوز گذشته من در ديگران هم ديده ميشه! شايد هيچکس يادش نياد! شايد هم همين گذشته من از ديد ديگران از همين امروز پاک بشه!

: #

– Les hommes de chez toi, dit le petit prince, cultivent cinq mille roses dans un même jardin… et ils n’y trouvent pas ce qu’ils cherchent.
– Ils ne le trouvent pas, répondis-je…
– Et cependant ce qu’ils cherchent pourrait être trouvé dans une seule rose ou un peu d’eau…
– Bien sûr, répondis-je.
Et le petit prince ajouta :
– Mais les yeux sont aveugles. Il faut chercher avec le coeur.

: #

--------------------------------------------------------------


:: Blogger :: Home :: Archives :: Contact ::