:: Blogger :: Home :: Archives :: Contact ::


Sunday, June 01, 2008
بازم طبق معمول! هميشه انگار ذات آمديزاد اينه که هيچوقت هيچ حرفي رو کامل گوش نکنه و تنها اون تيکه اي رو که دوست داره بشنوه! به خدا بيشتر دعواها به خاطر همينه که آدم نمي خواد گوش کنه و حرفها درست درک و فهميده نميشن... خدا ميدونه چرا اينطوريه ولي هرچي که باشه اذيت مي کنه و اين اذيت هرطور هم که بخواهي از يادت نميره! حتي اگر کاملا آدم بي خيالي هم باشي از يادت نميره!!! مثالش خود من! بعضي وقتها از يه آدمهايي که فکرش رو هم نمي کني چيزهايي مي بيني که باور کردني نيست و اين چيزها هميشه توی مغزت مي مونه، حتي وقتي که با هزار دردسر و ساعتها حرف سعي مي کني که منطق و رفتار درست رو ايجاد کني، باز هم مي بيني که شخص مورد نظر کار خودش رو انجام ميده و هيچ جور حاضر نيست که اين رفتارش رو تصحيح کنه!
خداييش چيکار ميشه کرد؟ بازم بايد حرف زد و سعي کرد؟ يا نه! ول کني و بي خيال بشي و بازهم طبق معمول خودت رو به شرايط جديد وفق بدي؟ نه! شرايط جديد حال نميده! مگه تا کط و يا تا چه حد ميشه آدم خودش رو وفق بده؟!

: #

--------------------------------------------------------------


:: Blogger :: Home :: Archives :: Contact ::