:: Blogger :: Home :: Archives :: Contact ::


Tuesday, April 15, 2008
تا حالا هزار بار توی هزار وبلاگم در مورد قدرت کلمات صحبت کردم... اين دفعه هم روش! در post قبلي، در پا ورقي، جمله نوشته شده به هيچکس مستقيما ربطي نداشت! نکته جالب اينکه اصلا در مورد هيچ شخص خاصي نوشت نشده بود و فقط يه نقطه نظر بود در مورد رفتار انساني... نکته اينکه من اين موضوع برام بيشتر تداعي کننده دعواهايي هستش که در خيابانها ديده ميشه و يا دزدی هايي که جلوی چشم مردم اتفاق مي افته و همه فقط بر و بر نگاه مي کنن!!! طرف رو مثل سگ دارن کتک مي زنن، جلوی چشم صد نفر دزدي مي کنن و مردم فقط نگاه مي کنن! طرف از درد افتاده زمين و به خودش مي پيچه ولي آدمها فقط از کنارشون رد ميشن! پيرزن يا پيرمردی با ده تا کيسه خريد همه وسايل ميريزه و به جاي کمک کردن به اون فقط از کنارش رد ميشن و بدتر از اون يه چيزی هم ازش مي دزدن!!!

ولي... اين وسط نکته جالب در نوشته ها اينه که اين قدرت رو داشته باشي که به هر خواننده نکته اي خارج از نتکته اصلي وارد کني... اين متن برای من حرف عام بود... ولي از قرار معلوم توان ايجاد عکس العملهای خاص داشته! آی که چقدر قرت کلمات رو دوست دارم!

پ. و.
نوشته با تمام قدرت و پيچيدگي اش بايد ساده خوانده بشه. بايد بتونه جاذب عام باشه و تحريک کننده خاص! هنگامي که داستاني يا شعری زاييده ميشه بايد از درون بيرون بياد نه از نوع کلمات!

: #

--------------------------------------------------------------


:: Blogger :: Home :: Archives :: Contact ::