:: Blogger :: Home :: Archives :: Contact ::


Thursday, April 17, 2008
متاسفم که اينقدر محکم دارم حرف مي زنم! ولي خداييش آدم تازگي يه چيزايي مي بينه که بايد حتما بگه!
...
ديروز يه تلفن داشتم از کسي که به طور کلي در سال شايد کلا يک يا دوبار باهاش تلفني حرف مي زنم و چندتا smsهم در سال برای تولد و سال نو تبادل ميشه... اين شخص ديروز به من زنگ زده و چون چند وقته که باهاش تماس نداشتم شروع کرده پای تلفن سر من داد و بيداد کردن که من بيشعور و احمقم که باهاش تماس نميگيرم! نکته اينکه اين شخص که مدعي اين حرفها هستش، خودش سال به سال به من زنگ نميزنه و هيچ خبری ازش ندارم! بعد از چند دقيقه صحبت که به آرامي داشتم جواب صحبتهايش را مي دادم که اگر از من خبری نيست از تو هم خبری نبوده، متوجه شدم که داره با پر روييت تمام به من فحش ميده و حرف گوش نمي کنه! همين جا يهو سرش فرياد کشيدم که: "تو گه مي خوری با من اينطوری حرف مي زني، حرف دهنت و بفهم بيشعور احمق!" (آره مي دونم! وقتي با داد و بيداد گفته بشه خيلي بد حرف زدنه!!!) ولي به محض اينکه دوتا داد سرش زدم آروم شد و شروع کرد باهام آروم صحبت کردن!

منظور من از اين تعريف اينه که اصولا ملت سواری مي خوان! و برای توجيح خودشون شروع مي کنن تند تند حرف زدن و داد زدن! چون نمي خوان که جواب بشنون بلند و بلندتر حرف مي زنن! نکته اينجاست که اصولا کسي که داره داد ميزنه حرفهاش به دقت کسي که به آرامي حرف ميزنه شنديده نميشه! و از طرف ديگه... بايد ياد گرفت که با اينجور آدمها بايد مثل خودشون رفتار کرد... نه! منظورم اين نيست که سرشون داد بزنين و هرکي بلندتر حرف زد اون برنده ميشه! منظورم اينه که بايد با يه برخورد مثل خودشون بهشون حالي کرد که متکلم وحده نيستن! به خدا اگر به مردم رو بدين فقط سواری ميگيرن... اين کارو نکنين!

: #

--------------------------------------------------------------


:: Blogger :: Home :: Archives :: Contact ::