:: Blogger :: Home :: Archives :: Contact ::


Monday, October 15, 2007
خيلي وقته که اينجا ننوشم! واسه اينه که همش دارم اوونطرف رو کامل مي کنم. بدی هم نشده! هرکس ديده خوشش اوومده! به هر حال آلان، با فرصتي که با چاپ داستانم پيش اوومده دارم از فرصت حداکثر استفاده رو مي برم که تا جايي که بشه Roleplaying Games رو معرفي کنم و يه صفحه آماده براش داشته باشم. مشکل اينه که همکاری از طرف دو نويسنده ديگه خيلي کمه! عملا همکاري نيست!!! منم مي خوام لج کنم و ديگه فقط هفته ای يک پست بذارم!
جمعه يه سناريو بازی کرديم که متاسفانه زياد خوب نبود! تعداد بازيکنها هفت نفره که همش شلوغ مي کنن و دری وری ميگن! منم کلي سخت گرفتم! ولي بدی موضوع اين بود که يکي از بازيکن ها سناريو رو طي هفته قبلش خونده بود! البته با زرنگي تمام چيزی لو نداد و بازيکنها عملا کار خودشون رو کردن ولي از توضيحاتي که داشت اون يه نفر ميداد فهميدم که سناريو لو رفته! خيلي بده که اينطوری سناريو رو از قبل کسي بخونه! ديگه کلي از اهميت داستان و هيجان ناشناخته های اوون کم ميشه! مهم نيست! عوضش ادامه داستان رو سووتي دادن... منم دنباله اش رو خودم نوشته ام و ديگه ترسي ندارم که کسي بخوندش... انتقام در جلسه بعد گرفته خواهد شد!!!

: #

--------------------------------------------------------------


:: Blogger :: Home :: Archives :: Contact ::