:: Blogger :: Home :: Archives :: Contact ::


Saturday, April 05, 2003
بازم کار...!!!
آلان که ساعت يک ربع از ده شب گذشته من هنوز سر کار هستم... عجب کاری!!! هنوز داريم جون می کنيم و چشمام دارن آلبالو گيلاس می چينن!!! نمی دونم چرا تو اين دوره زموونه وضع اينطوری شده... همه آخرين لحظه يادشون می افته که کار دارن و کارها هنوز تموم نشده و بايد کارها رو فردا تحويل داد...!!! خدا کنه امشب ديگه هر طور شده کار رو تموم کنن... فعلا که مهمون اينجا هست و شام هم بهمون کباب چنجه دادن (نميگم جاتون خالی... چون اگر می بودين بايد تا نصفه شب اينجا می موندين!!!)... تا ساعت يک هم گفتن اگر باشه بايد بمونيم... آآآآآآآآآآی من که دارم قاط می زنم... يکی به دادمون برسه!!!

مخلصات

: #

--------------------------------------------------------------


:: Blogger :: Home :: Archives :: Contact ::