:: Blogger :: Home :: Archives :: Contact ::


Sunday, December 22, 2002
جل الخلايق!!!
آدم واقعا شاخ در مياره!!! ديشب رو ميگم.. هوای به اين خوبی... بارون به اين قشنگی... شب يلدا... بعدش به جای اينکه مردم ما ذوق کنن و شاد باشن همه دست جمعی قاط می زنن ميرن پی کارشون... وای که ديشب تو خيابونا چه خبرها که نبود!!! ماشين ها مثل ديوونه ها تو هم می پيچيدن... انگار که بايد زود برسن خونه که طوفان نبردشون! بابا شما ها که توی ماشين نشستين.. بخاری هم زدين... جاتون هم گرم و نرمه... پس چتونه!؟؟!؟ عين ديوونه ها لای هم می پيچيدن... انگار مغزشون تعطيل شده بود! تصادفها رو که نگو... شر شر داره از آسمون سيل مياد بد يارو با صدتا سرعت داره لايی ميکشه... يه پژو مچاله شده بود... يه پرايد کامل يه طرفش رفته بود... يه جيپ سقفش با بدنه يکی شده بود... يه جای ديگه چهارتا ماشين سر و تهشون يکی شده بود... واقعا که... اصلا مردم ما آدم بشو نيستن... والا منم تو ترافيک بودم.. والا منم تا ساعت هشت شب کار می کردم... والا نمی دونم چرا همه يهو ديوونه شدن. ولی من توی ترافيک راحت بودم.. آخه چه فايده داره که اينقدر خودتونوتوی اين ترافيک عصبی کنيد؟؟؟ والا مردم ما آدم بشو نيستن که نيستن!!!

مخلصات

: #

--------------------------------------------------------------


:: Blogger :: Home :: Archives :: Contact ::