:: Blogger :: Home :: Archives :: Contact ::


Tuesday, October 01, 2002
عجب دنيايی شده!!!
والا آدم نمی دونه چی بايد بگه... آدم از بعضی ها يه چيزايی می بينه که هرطور به کلش فشار بياره بازم نمی تونه قبول کنه... حال اگر حقيقت نداشت خوب بود... بدبختی اينه که همه چيزايی که قبلا فقط يه سری حرف بود مثل تيکه های پازل يه هو همش به هم چسبيد... فقط می تونم بگم که آمار دارم هزار تا... اونم از کسی که سال به سال فکرشم نمی کردم!!! والا من که از ديشب تا حالا تو کما هستم... انشاء الله به زودی کل موضوع رو اينجا براتون تعريف می کنم... چون در هر حال مجوز پخش خبر رو گرفته ام و اصلا خود طرف می خواد که همه از موضوع خبر داشته باشن! خيلی دنيای بدی شده... بهتون توصيه می کنم که به سايه تون هم اعتماد نکين... فعلا همين!

مخلصات

پاورقی:
راستی اون آهنگی رو هم که ديروز می خواستم گير آوردم... مرسی از شما که هيچ کمکی نکردين!!! از قديم و نديم گفتن... انگشت آدم پشت آدمو بهتر از دوست می خارونه!!!

: #

--------------------------------------------------------------


:: Blogger :: Home :: Archives :: Contact ::