:: Blogger :: Home :: Archives :: Contact ::


Monday, August 19, 2002
در و ديوار!!!
تا حالا محکم به در و ديوار خوردين؟؟؟ اوه اوه اوه... خيلی درد داره!!! خب بذار بگم که همين ديروز با کلی پز داشتم برای کسی توضيح می دادم که غِر ممکن برای انسان وجود نداره!!! نگو که ديشب همچين خوردم توی ديوار که هنوز کله ام باد داره... البته هنوز هم ميگم که غير ممکن برای انسان وجود نداره و فقط نياز به زمان داره... حالا اينکه کجا خوردم به در و ديوار اينه که همين زمان بی صاحاب رو ميشه برگردوند عقب؟؟؟ وای اصلا فکرشم که می کنم مخم (کدوم مخ؟؟) سووت ميکشه!! خب يه دانشمند بنده خدايی می گفت سرعت نور و سريعتر بودن و اين حرفا... ولی تا کی بايد صبر کنيم بينيم جواب ميده يا نه؟! من شديدا دلم برای هفت تا ده سالگيم تنگ شده... اون موقعی که همه چيز رو بچه گونه می ديديم و هيچی به غير از بازی و سرگرمی برامون مهم نبود... ميگن که بزرگا هم ميتونن راحت باشن ولی خودتون کتاب شازده کوچولو رو حتما خوندين... نه! اين فايده نداره... فقط ماشين زمان نياز داره... يالا انسان... زود باش... ماشين زمان بساز من کلی کار دارم!!!!

نتيجه اخلاقی:
اگر فيلمهای تخيلی نگاه می کنيد... خب نگاه کنيد... چون اگر شما به دستگاهاشون بخنديد موقعی که نسلهای بعدی شما از اونا استفاده می کنن و می ميرن ميان بالا پيشتون تعريف می کنن که اين و دارن و اوون و ساختن اونوقت شما ها کم نميارين و ميگين ما قبلا تو فيلم ديده بوديم...!!!

: #

--------------------------------------------------------------


:: Blogger :: Home :: Archives :: Contact ::